مادر ای زیباترین فرشته خدا
با احترام، پيشكش به مادرگلم و مادر شوهر عزيزم
تقويم را نگاه ميكردم يه گوشه ريز نوشته شده بود روز زن (مادر...)
و من به اين بهانه مينويسم:
به احترام مادرم كه شبا نخوابيد تا من راحت بخوابم
به احترام مادرم كه كهنه پوشيد تا من نو بپوشم
به احترام مادرم كه گرسنه بود تا من سير باشم
به احترام، به احترام , به احترام ......
روز مادر یعنی به تعداد همه روزهای گذشته من
صبوری !
روز مادر يعنی به تعداد همه روزهای آینده من
دلواپسی !
روز مادر یعنی به تعداد آرامش همه خوابهای کودکانه من
بیداری !
روز مادر یعنی بهانه بوسیدن خستگی دستهایی که عمری
به پای بالیدن من چروک شد !
هر روز من، روز توست
من به قربان آن دستهاي مهربان و آن چشمهاي هميشه نگران تو
کودک کوچک تو، تاتيتاتيهايش را کرده و آرام آرام قدم در راه گذاشته
و حالا خود او مادر است
ميدانم که نگران مني
مثل تمام آن شبهايي که تب ميکردم
ميدانم که تمام روزها و شبهاي تو تب دارند
و تمام دلواپسيهايت را پشت لبخندت
پشت چين نگاهي که ميداند رسم عاشقي را
و پشت آن همه خوبي، خوب پنهان ميکني... و لبخند ميزني
دستانت را تا ابد بوسه باران خواهم کرد
که من از همين دستها، مشق عاشقي آموختهام
و چه مهربانانه استادي در مهرورزي
هيچ ميداني که تنها تويي که ميتواني همه غمهايت را بي شگرد و بازي،
در ظرفي پر از لبخند به من هديه دهي؟!
هر روز من، روز توست مادر
خدا کند که بدانی چقدر محتاج است
نگاه خسته من به دعای چشمانت مادر