موقع سال تحويل
موقع سال تحويل من و باباحميد جلوي تلويزيون نشسته بوديم و منتظر بوديم كه سال 92 رو اعلام كنن. الين جون هم خوابيده بود. به محض اينكه سال 92اعلام شد الين چشاشو باز كرد و به من و حميد لبخند زد (باورمون نمي شد انگار دخترمون هم ساعت سال تحويل رو مي دونست) بغلش كرديم و بوسيديمش و بعد هم بابا حميد به دخترمون اولين عيدي رو داد. بعداز ظهر هم رفتيم خونه ماماني الين هم واسه عيد ديدني و تبريك و هم واسه ديدن عموسعيد و زن عمو و آرادجون كه اومده بودن مشهد تعطيلات عيد رو كنار ما باشن.
اولين نوروز زندگيت مبارك گلم
تو را به تكرار تمام دوستت دارم هاي دنيا دوست دارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی